محیا و عروسی و مریضی
سلام دوست جونام . ممنون از اینکه میان و به من سر میزنید . من واقعا ازتون عرز خواهی میکنم به خاطله این مامانه تبلم . از کی تا حالا این وبلاگ خاک خورده تنبل نمی اد یه ذره گردگیری کنه . شما بگین با این مامان چه کنم . هان . بخولمش ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نه منم حرصش میدم پولومو نمیخولم . هرچی میگه محیا مامان غذاتو بخول تا بزرگ بشی بری مدرسه من میگم دوست ندالم . خلاصه اینکه روز بروز دارم لاغرتر میشم . تازشم مریض هم شدم . خیلی تب دالم . بلام دعا کنید زودتر خوب بشم . اخه دلم بلای پارک و بستنی تنگ شده . حالا تو این مریضی مامان منو برده حموم شسته تا تمیز بشم . بعدشم هوس کرده ازم عکس بگیره . این کلاه رو هم که میبینید سرم کرده که به قوله خود...
نویسنده :
مامان
17:01